نه سرمایش فزون از فصل کشت است
نه گرمایش غبارآلود و زشت است
زمین سرسبز صحرا پر طراوت
عروس ماه ها اُردیبهشت است
چشماتو وا کن فاطمه علی گرفتار غمه
زانو بغل گرفته و دنیا براش جهنمه
چشما تو وا کن فاطمه که شوهرت غریب شده …
ارمنیا میگن علی مسیح رو صلیب شده …
چشماتو واکن فاطمه نذار که تنها بمونه
سرش رو تو چاه بگیره از غم دوریت بخونه
چشماتو وا کن و نذار که از لباش خنده بره ….
نذار که از کنار تو غمگین و شرمنده بره
چشماتو وا کن فاطمه که طاقتش تاب شده
تنهای تنها مونده و دنیا پر از نفاق شده
چشماتو وا کن و ببین زینب تو منتظره
چشماتو وا کن و نذار حسین به کربلا بره
فاطمه حیدرتو تنها نذار
بین دشمنا علیتو جا نذار
میدونی نبودنت مرگ برام
فاطمه دنیا رو بی تو نمیخوام
تو با اشکات داری آبم میکنی …
میری و خونه خرابم میکنی …
کِشتی امید من پهلو نگیررر.
جون زینب از علی تو رو نگیر
واسه ی دلخوشی من خنده نکن
بیشتر از این منو شرمنده نکن …
دست به پهلو نگیر و جارو بزن
ای چراغ عمر من سوسو مزن
جون حیدرت کار خونه نکن
موی زینب و دیگه شونه نکن
دخترت داره نگاهت می کنه
نگاه به چشم سیاهت می کنه
فاطمه حیدرتو تنها نذار
بین دشمنا علیتو جا نذار
همه ی گلای عالم برای تو جون میگیره
هر چی عاشقه تو دنیا واسه عشق تو میمیره
کی به غیر تو میتونه قرار دل علی شه
تویِ گرداب بدی ها همه ساحل علی شه
خاک چادر تو بی بی برتر از خاکِ بهشته
خدا از خاک کف پات، گلهِ کعبه رو سرشته
کاشکی که ادما بدونن برتر از فرشته هستی
برتر از هر چی تو عالم که خدا سرشه هستی
کاشکی که ادما بدونن که دلت جنس علیِ
نباید کاری میکردن که دل شما بگیره
فاطمه حیدرتو تنها نذار
بین دشمنا علیتو جا نذار
دانلود نوحه چشماتو وا کن فاطمه علی گرفتار غمه با صدای کربلایی جواد مقدم
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم ، نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
مولانا
لوریا:
من خیلی از رنگ بنفش خوشم میاد.
جان:
چه خوب، منم رنگ آبی رو خیلی دوست دارم،
بنفشو یه کم کمرنگ کنی میرسی به آبی، رنگ های نزدیکی هستن تقریبا…
لوریا:
آره، رنگ های نزدیکی هستن.
جان:
البته نیازی به اینهمه فلسفه بافی نیست،
دوسِت دارم…
حتی
اگه تو از سفید خوشت بیاد،
من از مشکی
از جوانی پرسیدند بدترین دردها چیست؟
گفت :
درد دندان،
و داشتن همسر بد.
پیری این مطلب را شنید و گفت:
دندان را میتوان کشید و همسر را میتوان طلاق داد؛
بدترین دردها درد چشم و داشتن فرزند بد است
نه چشم را میتوان جدا کرد و نه نسبت فرزند را میتوان منکر شد…
سعی کنید همیشه وجودتان باعث افتخار پدر و مادرتان باشد…
نمی دانم چه مرگش شده
این روزها،
هی میلرزد
وقتی صبح
با صدایی بیدار می شوم و
میدوم سمت پنجره
زنِ همسایه کیف شوهرش را گرفته و مَرد،
پاشنه ی کفشش را بالا میکشد…
کیف و آغوش را با هم میدهد
بی انصاف میلرزد
میلرزد
وقتی ظهر
میروم برایِ خودم سیگار بگیرم
و کنج غربتِ پارک دودش کنم
زن، شامی اش را لقمه میکند و مرد
برایش نوشابه باز میکند…
خنده هایشان کفترها را میپراند
بی انصاف میلرزد
میلرزد
وقتی شب
خودم را به رخوت کاناپه تکیه میدهم
هی کانال عوض میکنم
هی زن نگاهش در نگاهِ مرد گره می خورد و
هی مرد گره را کور میکند و
هی کارگردانِ لعنتی کات نمیدهد
بی انصاف میلرزد
میلرزد
تنها که باشی
دلت حتی
از دیدن یک ” جفت ” کفش هم،
میلرزد
«مطالب جدیدتر/p>
مطالب قدیمیتر»
- انواع متن زیبا (۳۲۷)
- دل نوشته های مجنون (۶)
- متن اهنگ (۹۷)
- متن های قدیمی یا دستهبندی نشده (۳۸۶)
- معرفی نرم افزار (۲)
- نوحه ، مذهبی (۲۳)